بسیاری از کسبوکارهای کوچک برای دستیابی به مشتری از روشهای قدیمی، شبکهسازی و بازاریابی دهانبهدهان استفاده میکنند. بسنده کردن به این مقدار از بازاریابی احتمالا میتواند به بقای کسبوکار –حداقل برای مدتی- کمک کند. با گذر زمان معمولا کسبوکارها برای گسترش فعالیتشان برنامهریزی میکنند که از این پس دیگر بازاریابی آزاد و بدون چارچوب پاسخگو نخواهد بود.
مدیر یک کسبوکار بسته به عادات و علایق بالقوه مشتریان، معمولا میتواند تشخیص دهد که بر روی کدام نوع از تبلیغات باید سرمایهگذاری کند. اما این مدیران به احتمال زیاد نمیدانند که چه مقدار از سودشان را باید برای بازاریابی هزینه کنند تا مشتریان بیشتری را به کسبوکارشان جذب کنند. مطمئنا این مدیران قادر نخواهند بود تا محدوده قیمتی دقیقی را برای هزینههای بازاریابی مشخص کنند.
اجاره را فراموش نکنید
سایت Entrepreneur از فرمولی استفاده میکند که در آن از سود ناخالص سالانه پیشبینیشده توسط کسبوکار و مقدار اجاره پرداختی استفاده میشود و با کمک آن مقدار هزینه مناسب برای بازاریابی را تعیین میکند. اما چرا اجاره در فرمول گنجانده شده است؟ چرا طبق گفته اکثر آژانسهای تبلیغاتی «بین پنج تا هشت درصد از فروش ناخالص کسب وکار» را برای بازاریابی در نظر نگیریم؟
این موضوع به دلیل آن است که مکان کسبوکار خود تبلیغی برای کسبوکار است. اگر مقدار زیادی اجاره پرداخت کنید –مثلا یکصدهزار دلار در یک سال- پس به احتمال زیاد در مکانی فوق العاده قرار دارید. مردم تمام مدت اسم شرکت شما را میبینند و به احتمال زیاد موقع جستجو کالاهای مشابه، کالای شما در ذهن مشتری جای گرفته است. اما اگر کسبوکار شما در جایی بنا نهاده شده که خارج از دید مناسب است –همانند آپارتمان مسکونی شما که در آن قابلیت دید کسبوکار صفر است- باید مبالغ بیشتری را به بازاریابی اختصاص دهید تا این موضوع را اعلام کنید که دفتر خاصی در خیابان ندارید.
فرمول محاسبه بودجه بازاریابی
در مرحله اول، باید دامنه بودجه بازاریابی –بیشترین و کمترین مقدار هزینه- را تعیین کنید. این دو عدد بین ۱۰ و ۱۲درصد از فروش ناخالص سالانه پیشبینیشده کسب وکار شماست. به عنوان مثال اگر پیشبینی میکنید که درآمد سالانه شما یک میلیون دلار است پس ۱۰درصد آن معادل ۱۰۰هزار دلار و ۱۲درصد آن معادل ۱۲۰هزار دلار است.
سپس هر کدام از این اعداد را در اضافه بهایی –قیمت منهای هزینه- که در میانگین هر تراکنش به دست میآورید، ضرب کنید. این بدان معناست که اضافه بها ناخالص بیشتر از هزینه، به عنوان درصدی از هزینه بیان میشود. بنابراین اگر کسب وکاری بر روی هر ویجت ۱۰۰دلار هزینه کند اما آن را با قیمت ۱۵۰دلار به فروش برساند، اضافه بها آن معادل ۳۳درصد است(حاشیه سود ۵۰دلار است و عددی است که بیشتر صاحبان کسب وکارها بر روی آن تمرکز دارند).
بعد از آن سود ناخالص را بر هزینه تقسیم میکنیم. در مثال بالا، سود ناخالص معادل ۳۳۳هزار دلار است که آن را بر ۶۶۶هزار دلار تقسیم میکنیم(مقداری که بر برای خرید یا ساخت ویجتی که به فروش میرسد، هزینه شده است). نتیجه معادل ۰٫۵ یا ۵۰درصد است. این بدان معناست که ۳۳درصد حاشیه سود بیانگر اضافه بهایی معادل ۵۰درصد است.
در پایان درصد اضافه بها را در ۱۰۰هزار و ۱۲۰هزار ضرب میکنیم که مبالغ ۵۰هزار و ۶۰هزار دلار به دست میآید. سپس مقدار اجارهبها سالانه –مثلا ۲۵هزار دلار- را از آن کم میکنیم. اعداد به دست آمده بین ۲۵ و ۳۵هزار دلار است که دامنه بودجه تبلیغاتی برای هزینه بر روی بازاریابی را مشخص میکند.
یک مثال دیگر
انتظار دارید در سال آینده درآمدی معادل ۲٫۵میلیون دلار به دست بیاورید. هر ویجتی که به فروش میرسانید ۲۵دلار برای شما آب میخورد که شما هر کدام را به مبلغ ۵۵دلار میفروشید.
گام اول؛ ۱۰ و ۱۲درصد از سود ناخالص پیشبینیشده خود را محاسبه کنید: ۱۰درصد از ۲٫۵میلیون دلار میشود ۲۵۰هزار دلار و ۱۲درصد از ۲٫۵میلیون دلار نیز معادل ۳۰۰هزار دلار است.
گام دوم؛ درصد میانگین اضافه بها هر ویجت را مشخص کنید و آن را در ۲۵۰هزار و ۳۰۰هزار دلار ضرب کنید: حاشیه سود ۳۰دلاری شما بر روی هر ویجت معادل ۵۴٫۵درصد(اعداد گرد شده) اضافه بها است. بنابراین ۵۴٫۵درصد از ۲۵۰هزار دلار معادل ۱۳۶هزار و ۲۵۰دلار در محدوده پایین (۱۰درصد) و ۱۶۳هزار و ۵۰۰دلار در محدوده بالا (۱۲درصد) است.
حال باید اجاره را از آن کم کرد. برای دستیابی به بودجه تبلیغاتی نهایی باید اجاره سالانه را از دو عدد به دست آمده کسر کنیم. بنابراین اگر اجاره شما ۴۵هزار دلار است، مبالغی که باید برای بازاریابی هزینه کنید بین ۹۱هزار و ۲۵۰ دلار و ۱۱۸هزار و ۵۰۰دلار قرار میگیرد.
چگونه بودجه بازاریابی خود را هزینه کنیم؟
در مورد چگونگی تقسیم بودجه بازاریابی قوانین مشخص کمتری وجود دارد. صاحبان مشاغل تمایل دارند به بهترین وجه رفتارهای مشتریان بالقوه خود را شناسایی کنند و مشخص کنند که کدام تبلیغات را بیشتر نگاه میکنند.
حتی اگر فکر میکنید که شناخت مشتریان، تفاوت زیادی را تقسیم بودجه بازاریابی به وجود میآورد لازم است به آمار مفیدی درباره میانگین هزینه سایر کسبوکارها بر بازاریابی نیز توجه کنید. طبق انتظار، بازاریابی دیجیتال به رشد خود ادامه داده است. پیش بینی میشود که تا سال ۲۰۲۰ مردم نسبت به تماشای تلویزیون، وقت بیشتری را در گوشیهای همراه خود میگذرانند.
تا سال ۲۰۱۸ کسب وکارها حدود ۴۱درصد از بودجه بازاریابیشان را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص دادهاند (همانند تبلیغات کلیکی و سئو). تا سال ۲۰۲۰ این مقدار به ۴۵درصد افزایش خواهد یافت. بیشتر این هزینهها به سمت فعالیتهای حوزه بازاریابی موتورهای جستجو حرکت خواهد کرد(خرید تبلیغات از گوگل ادز به محبوبترین آن تبدیل شده است)، پس از آن نمایش آنلاین تبلیغات همانند تبلیغات بنری و ویدئویی قرار دارد. هزینه بر روی سئو نیز حائز اهمیت است. مقایسه این اعداد با اعداد سال ۲۰۱۶ از آن حکایت دارد که سرمایهگذاری در بازاریابی ویدئویی تا سال ۲۰۲۱ دوبرابر خواهد شد. هزینهها در شبکههای اجتماعی نیز همچنان با میانگین رشد ۱۷درصد تا سال ۲۰۲۱ افزایش خواهد یافت. تا سال ۲۰۲۱ تقریبا نیمی از کل هزینههای تبلیغات به سمت بازاریابی ایمیلی، تبلیغات ویدئویی آنلاین، تبلیغات در شبکههای اجتماعی، نمایش تبلیغات و تبلیغات کلیکی حرکت خواهد کرد.
منبع:
getgist.com